مرور اجمالی روش به سرانجام رساندن کارها
هنوز لحظه ای را که برای اولین بار Getting Things Done (GTD) را انتخاب کردم را به یاد دارم.
من برای امتحانات نهایی در آکسفورد درس می خواندم، دو کسب و کار را اداره می کردم، یک ملک سرمایه گذاری را مدیریت می کردم و سعی می کردم یک زندگی دانشجویی عادی داشته باشم.
زندگی خوب بود کارها خوب پیش می رفت. باید هر لحظه عاشق میشدم
اما به جای احساس قدردانی و خوشحالی، احساس میکردم که در حال له شدن در زمین هستم.
چرا؟ چون غرق بودم، بیش از حد کار میکردم و بیش از حد خسته بودم. من دائماً تحت فشار صدها باید، باید، میتوانم و میخواهم کارهایی که سعی میکردم در ذهنم ردیابی کنم، داشتم.
و سپس GTD را کشف کردم.
و اغراق نیست اگر بگوییم آنچه دیوید آلن فقط در چند صد صفحه به من آموخت، به طور فوری، اساسی و غیرقابل برگشت زندگی من را دگرگون کرد.
مدرک تحصیلی من، حرفه من در مک کینزی، این وبلاگ، این واقعیت که من در یک ویلای زیبا اینجا در بالی نشسته ام، به شالیزارهای برنج نگاه می کنم، در کنار نامزد شگفت انگیزم کار می کنم… اینها همه چیزهایی هستند که بدون شک نمی توانستم داشته باشم. اگر سیستمی را که دیوید در این کتاب آموزش می دهد، نخوانده بودم، درخواست نکرده بودم و به کار ادامه نداده بودم، اتفاق افتاد.
اگر قبلاً GTD را خوانده اید، احتمالاً می دانید که در مورد چه چیزی صحبت می کنم.
اگر هنوز به پایان رساندن کارها را نخوانده اید، پس من به شما حسادت می کنم
زیرا شما در حال سواری هولناک هستید.
خلاصه Getting Things Done من را در زیر بررسی کنید، از مصاحبه پاداش من با دیوید لذت ببرید، در قسمت نظرات در انتهای پست سؤال بپرسید…
اما مهمتر از همه: این کتاب را بخوانید.
این شما را خوشحال تر می کند. این به شما کمک می کند تا به اهداف خود برسید. بالاخره سرت را پاک می کند
و من مشتاقانه منتظر حضور شما در اینجا هستم.
پاسخها